کوزه!

از همه‌چیز و هر چیز!

شنبه ۰۸ اردیبهشت ۰۳

کوزه!

حقیقت نمی خواهم اشک کسی رو دربیارم و کسی تسلیت مرگ مادرم رو تسلیت بگه ولی واقعا چرا ما انسانها زاده می شویم تا آخرش یا درد سکته و یک عمر تحقیر و توهین و یک عمر اسیر مصیبت یا انسانهای ناباب می افتیم برای چه ؟ 
خدا را شکر که اگر تا کنون چیز زیادی ندارم، ولی هرگز گناه نکردم که واقعا این عمر ارزش گناه کردن نداره یعنی این دنیا ارزش گناه کردن نداره. 
در بعضی موارد قبول دارم که دنیا دار مکافاته ولی برخی هم الکی مکافات پس می دهند! 
من دنبال جواب دینی نیستم که هم رساله خواندم و هم توضیح المسائل و صرف و نحو هم به اندازهٔ کافی می دانم و جوابیه های دینی را از قبل می دانم. دنبال یک جواب علمی و جدید می گردم! دلیل این توالد و مرگ چه می تواند باشد! 
آیا تا کنون رباعیات خیام خوانده اید ؟ من همهٔ رباعی هایش را درک می کنم! 
خدا کوزه گرست و انسان هم کوزه! کوزه ای که با گل آدم میشه! 
در این رباعی صدای کوکوی مرگبار فاخته را بخوانید و بشنوید! دعوای کوزه ها و آه آدمی! 
در کارگه کوزه‌گری رفتم دوش
           دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
                            ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
                                       کو کوزه‌گر و کوزه‌خر و کوزه فروش

یکبار دیگر رباعی را بخوانید و تأمل کنید!!! 
روح آیا تفکر را بعد از مرگ دارد؟ 
کو کو کو کو ؟ از کجایی؟ می خواند پرنده فاخته! 
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش؟ 
انسان کوزه ای که توسط خدا یعنی کوزه گر ساخته می شود و در دام کوزه خر و کوزه فروش اسیر می افتد. 
ای داد...
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.